English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (1740 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
report tothe director U خود را حضورا نزد رئیس معرفی کنید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Can you recommend a guest house? U آیا میتوانید یک پانسیون به من معرفی کنید؟
Can you recommend a hotel? U آیا میتوانید یک هتل به من معرفی کنید؟
Can you recommend a good restaurant? U آیا میتوانید یک رستوران خوب معرفی کنید؟
repeats U بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
repeat U بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
scissoring U 1-معرفی بخشی از تصویرو سپس بریدن آن به طوری که قابل چسباندن در تصویر دیگر باشد.2-معرفی بخشی از تصویروحذف هراخلاعی خارج از این ناحیه
lord high stew of england U رئیس تشریفات تاجگذاری رئیس دادگاه دادرسی
paymaster general U رئیس سررشته داری رئیس کارپردازی
adds U اضافه کنید زیاد کنید
adding U اضافه کنید زیاد کنید
add U اضافه کنید زیاد کنید
prescan U خصوصیت بیشتر اسکنرهای مسط ح که اسکن سریع و با realution کم انجام می دهند تا نمونه اصلی را مجدد بررسی کنید یا ناحیهای که باید بهتر اسکن شود مشخص کنید
cross examination U به طور کلی در CL کلیه شهود وکارشناسان و مامورین کشف جرم در موقع محاکمه بایدعلنا" و حضورا" اطلاعات خودرا بیان دارند و دادستان ووکیل متهم حق سوال کردن از ایشان را دارند
letter of recall U نامهای است که رئیس یک کشور به رئیس کشور دیگرنوشته و از او تقاضای مرخص کردن سفیری را که کارش در مملکت مرسل الیه پایان یافته میکند
emcees U بعنوان رئیس تشریفات عمل کردن رئیس تشریفات شدن
emcee U بعنوان رئیس تشریفات عمل کردن رئیس تشریفات شدن
public relations officers U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officer U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
republics U حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
republic U حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
recredential U نامهای است که بعضی اوقات رئیس دولتی که سفیر نزد ان ماموریت دارد در جواب احضار نامه سفیر به رئیس دولت فرستنده سفیر می نویسد و در واقع این نامه پاسخی است به استوار نامهای که سفیر در شروع ماموریتش تقدیم داشته است
reclame U معرفی
presentation U معرفی
designation U معرفی
designations U معرفی
representations U معرفی
reference U معرفی
presentations U معرفی
representation U معرفی
introduced U معرفی کردن
representations U معرفی کردن
letter of introduction U معرفی نامه
representation U معرفی کردن
present U معرفی کردن
nominator U معرفی کننده
introduces U معرفی کردن
nuncupatory U معرفی کننده
introductions U معارفه معرفی
presenting U معرفی کردن
presents U معرفی کردن
introduction U معارفه معرفی
presentee U معرفی شده
introducing U معرفی کردن
presented U معرفی کردن
letter U معرفی نامه
letters U معرفی نامه
presentable U شایان معرفی
recommend U معرفی کردن
bring forward U معرفی کردن
nominate U معرفی کردن
speak well for U معرفی کردن
letter of reference U معرفی نامه
insets U معرفی کردن
nominates U معرفی کردن
nominating U معرفی کردن
designative U معرفی کننده
introduce U معرفی کردن
inset U معرفی کردن
representer U معرفی کننده
recommending U معرفی کردن
recommends U معرفی کردن
presentably U بطور قابل معرفی
letterman U دارنده معرفی نامه
introduction U معرفی رسمی اشناسازی
reports U معرفی کردن خود
net authentication U معرفی ایستگاههای شبکه
reported U معرفی کردن خود
report U معرفی کردن خود
preconize U بعموم معرفی کردن
algebra U قوانینی که برای معرفی
initial campaign U معرفی کالا به بازار
introductions U معرفی رسمی اشناسازی
social credit U تصادی معرفی شده است
roll out U معرفی یک کالای تجارتی به بازار
to r.someone as a U کسی را به سمتی معرفی کردن
quantification U معرفی عناصر یک جسم تعریف
instantiate U معرفی کردن بوسیله کنسرت
computer generations U روش معرفی پیشرفتها در محاسبه
meet U معرفی شدن به ملاقات کردن
meets U معرفی شدن به ملاقات کردن
good wine needs no bush U چیزخوب نیازمند به معرفی نیست
id U کارتی که ضخص را معرفی میکند
reagency U امادگی برای واکنش یا معرفی
to give publicity to U بعموم نشان دادن یا معرفی کردن
I have been referred. (introduced,recommended)to you by MR. . . . U از جانب آقای ... به شما معرفی شده ام
tag U نوار پشت پوتین کارت معرفی
predefined U آنچه قبلا معرفی شده است
who are your reference? U چه اشخاصی را دارید که شمارا معرفی کنند
to proclam someone a traitor U کسیرا بعموم خائن معرفی کردن
technologically U تغییرروشهای صنعتی با معرفی فناوری جدید
technological U تغییرروشهای صنعتی با معرفی فناوری جدید
to report oneself U حاضر شدن وخود را معرفی کردن
tags U نوار پشت پوتین کارت معرفی
subscripted variable U عنصری در آرایه که با یک همراه معرفی میشود
proceed time U زمان لازم برای معرفی به پایگاه جدید
name U کلمه معرفی فایل ذخیره شده مشخص
names U کلمه معرفی فایل ذخیره شده مشخص
personation U خود را به جای دیگری معرفی کردن یا جا زدن
toastmistress U بانوی معرفی کننده ناطق سرمیز غذا
bring up <idiom> U معرفی چیزی برای بحث (مذاکره)آوردن
to report to the police U خود را به پلیس معرفی کردن [بخاطر خلافی]
to i. any one into abenefice U کسیرابرای دریافت درامد کلیسا معرفی کردن
functional U مشخصاتی که نتایجی که تولید یک برنامه را معرفی می کنند
Type cable U مشخصات کابل معرفی شده توسط IBM
say no more U بس کنید
ease off U شل کنید
toastmasters U کسی که ناطقین بعد از صرف شام را معرفی میکند
key کد عددی برای معرفی کلیدی که انتخاب شده است
menu U انتخاب دستورات از لیستی از انتخابها معرفی شده به اپراتور
polar U سیستم معرفی موقعیتها به عنوان زاویه و فاصله از مبدا
bear arms U سلاح به دست گرفتن خود را به خدمت معرفی کردن
menus U انتخاب دستورات از لیستی از انتخابها معرفی شده به اپراتور
toastmaster U کسی که ناطقین بعد از صرف شام را معرفی میکند
identification tag U پلاک شناسایی اتیکت اسم کارت معرفی نامه
deletes U حذف کنید
deleting U حذف کنید
suppose U فرض کنید
supposes U فرض کنید
supposing U فرض کنید
deleted U حذف کنید
into a ball U نخ راگلوله کنید
move out U حرکت کنید
accelerando کم کم تند کنید
cautioned U توجه کنید
vide infara U را نگاه کنید
caution U توجه کنید
cautions U توجه کنید
leontief table U نگاه کنید به :
keep at it U مداومت کنید
make a hurry U عجله کنید
oyez U گوش کنید
oyez U توجه کنید
repeats U تکرار کنید
delete U حذف کنید
attention to orders U توجه کنید
Turn (let) the dog loose. U سگ راباز کنید
give it a wipe U انراخشک کنید
recive U مصرف کنید
have patience with me U با من حوصله کنید
hold hard U صبر کنید
dele U پاک کنید
cautioning U توجه کنید
repeat U تکرار کنید
i say U نگاه کنید
hurry up U عجله کنید
push the door to U در راپیش کنید
wait a second U تامل کنید
flowchart U نشانههای مخصوص برای معرفی وسیله تصحیات و عملیات در فلوچارت
flow diagram U نشانههای مخصوص برای معرفی وسیله تصحیات و عملیات در فلوچارت
sets U معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
ccitt U انجمن بین المللی که پروتکلهای ارتباطی و استانداردها را معرفی می کنند
category wiring U یکی از 5 سطح استاندارد معرفی شده توسط EIA / TIA
setting up U معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
set U معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
Please behave yourself . Please be courteous. U ادب را رعایت کنید
check firing U عناصرتیر را بررسی کنید
cease engagement U درگیری را قطع کنید
avast U ایست توقف کنید
I won't be talked into it! U من را نمیتوانید متقاعد کنید!
observe silence U سکوت را رعایت کنید
chains U مراجعه کنید به CATENA
chain U مراجعه کنید به CATENA
NB U خوب دقت کنید
she your profit with him U سودخودرابا اوتقسیم کنید
Refer (turn over) to page 110. U به صفحه 110مراجعه کنید
shift colors U پرچم را تعویض کنید
record as target U اماج را ثبت کنید
try and came U کوشش کنید که بیائید
Notice the details! U توجه کنید به جزییات !
drop track U تعقیب را قطع کنید
Do you agree that … U آیا تصدیق می کنید که …
do good to others U بدیگران نیکی کنید
When will you depart? U کی شما حرکت می کنید؟
continue your studies U تحصیلات خودرادنبال کنید
Turn the water tap on . U شیر آب را باز کنید
single file U به ستون یک حرکت کنید
you do me injustice U در باره من بی عدالتی می کنید
trailing U هدف را تعقیب کنید
Full tank, please. لطفا باک را پر کنید.
trailed U هدف را تعقیب کنید
wait a second U یک خرده صبر کنید
wait a second U اندکی صبر کنید
wait a minute U اندکی صبر کنید
wait a minute U یک دقیقه صبر کنید
opens U مروحه را باز کنید
opened U مروحه را باز کنید
open U مروحه را باز کنید
wait a little U کمی صبر کنید
KEEP LEFT U از سمت چپ حرکت کنید.
trail U هدف را تعقیب کنید
stack arms U تفنگها راچاتمه کنید
trails U هدف را تعقیب کنید
Please check the water. لطفا آب را کنترل کنید.
out with him U اورا بیرون کنید
off with his head U سرش را از تن جدا کنید
Cash is in short supply these days . U از حقوق ماهانه ام کم کنید
supra U ببالا نگاه کنید
sus.per coll U حلق اویزش کنید
mayday U خطر کمک کنید
infile U به ستون دو حرکت کنید
Recent search history Forum search
1 In this step that is all information in our hand, you are kindly requested to quote based on rough estimate price in this step.
2مهرآسا
1ICR
1معنی لغوی کیسینگ در رشته مهندسی آب چیست؟
1The more you care
1This clause summarizes general aspects on AT commands and issues related to them. For further information, refer to ITU-T Recommendation V.25ter
2من نمیتونم از دیکشنری فارسی به انگلیسی استفاده کنم چرا
1What is the meaning of shahneh (شحنه یا داروغه) in farsi ?
1confinement factor
1A donkey was lame so the man leading him was mocked for not using him,so he rode the donkey and was told he was cruel for riding a lame donkey.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com